دوشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۶ - ۱۶:۱۹
۰ نفر

دکتر محمد مهدی راسخ*: به دنبال فضای ایجاد شده پس از ابلاغ سیاست‌های اصل 44، واگذاری فعالیت‌های تصدی‌گرایانه دولت به بخش خصوصی، بهترین راه پیش‌ روی دولت برای ارتقای سطح کارآیی اقتصادی در استفاده از ظرفیت‌های تولیدی به‌کار گرفته نشده یا جلوگیری از هرز رفتن منابع موجود در اقتصاد ملی است.

اما پرسش مهم این است: چگونه می‌شود از خصوصی‌سازی، به نتایج مورد نظر دست یافت؟ فراموش نکنیم: خصوصی‌سازی در صورتی به بهترین وجه ممکن عمل می‌کند که به عنوان بخشی از برنامه توسعه بهره‌وری به اجرا درآید.

خصوصی‌سازی در برخی کشورهای موفق، با اصلاحاتی برای توسعه بازار و از بین بردن نوسان قیمت‌های نرخ ارز و تشویق و توسعه بخش خصوصی همراه بوده است.

به‌جای این‌که هدف، افزایش نرخ فروش با واگذاری به بازارهای حمایت شده باشد، بهتر این است که آن را در قالب حذف قدرت انحصاری دولت و آزادسازی فعالیت‌های رقابتی تعریف کنیم و البته بهتر این است که به‌جای افزایش قیمت‌ها با فروش به بازاری بدون نظارت، قوانینی ایجاد کنیم تا از حقوق خریدار هم حمایت شود.

یادمان باشد: در خصوصی‌سازی موفق، نظارت، نقش مهمی دارد. موفقیت سیاسی و اقتصادی خصوصی‌سازی در گرو شفافیت روند خصوصی‌سازی است. کشورهایی که روند شفافی در فروش شرکت‌های خود در پیش گرفتند، در اجرای سیاست خصوصی‌سازی، به بن‌بست نرسیدند.

این کشورها فرآیند فوق را به کمک فروش رقابتی، ایجاد ملاک‌های واقعی در گزینش خریداران و کاهش تشریفات اداری در کنترل روند فروش به انجام رساندند.

به خاطر بسپاریم: بسیاری از کشورها می‌توانند از خصوصی شدن مدیریت شرکت‌ها نفع زیاد ببرند بدون این‌که دارایی‌های شرکت خصوصی شود. در سراسر دنیا در خصوصی‌سازی بخش‌هایی که سرمایه‌گذاران خصوصی را جذب نمی‌کند، از قراردادهای مدیریتی، اجاره‌نامه‌ها و امتیازهای بهره‌برداری استفاده می‌شود.

باید بدانیم: خصوصی‌سازی شرکت‌های بزرگ، نیازمند برنامه‌ریزی و برنامه‌نویسی خاصی است. خصوصی‌سازی موفق یک شرکت بزرگ با تغییر آن به واحدهای خرد رقابتی و بازاری (مانند روند خصوصی‌سازی در کشورهای آلمان، آرژانتین و مکزیک)، انتصاب مدیران انعطاف‌پذیر بخش خصوصی (مانند شرکت‌های مخابرات و هواپیمایی دنیا)، پرداخت بدهی‌های گذشته و تعدیل نیروهای اضافه (مانند شرکت‌های فلز و راه‌آهن آرژانتین) همراه است.

دولت‌های موفق در خصوصی‌سازی همواره از سرمایه‌گذاری‌های جدید و بزرگ برای نوسازی تجهیزات کارخانه‌ها خودداری کرده‌اند و در واقع انگیزه اصلی خصوصی‌سازی در این کشورها مشارکت دادن بخش خصوصی در سرمایه‌گذاری و اداره چنین سرمایه‌هایی بوده است.

باید تاکید کنیم: دولت‌ها در جریان خصوصی‌سازی، باید توجه خاصی به توسعه چتر حمایتی در جامعه داشته باشند. در تونس به‌جای اخراج کارمندان طی قراردادهای حمایتی، آنها تشویق به استعفاء شدند.

در خیلی از کشورها به‌خصوص در اروپای شرقی و آسیای مرکزی، برای جبران خسارت‌های اجتماعی خصوصی‌سازی برنامه‌های ایجاد مالکیت در بین کارمندان، حقوق بیکاری و برنامه‌های اشتغال‌زایی مجدد آنها ایجاد شد.

و در نهایت این‌که: همیشه آزادسازی می‌تواند مهم‌تر از خصوصی‌سازی باشد. بسیاری از کشورها می‌توانند توسعه شرکت‌های دولتی را متوقف یا محدود کرده و در عوض رشد بخش خصوصی را تشویق کنند. این روند در کره و چین دنبال شد.

بنابراین همیشه، خصوصی‌سازی مشکل عملکرد ضعیف شرکت‌های دولتی را حل نمی‌کند. این فرآیند به‌تنهایی جبران کمبود رقابت، بازار سرمایه ضعیف و یا فقدان چارچوب مناسب را نمی‌کند.

ولی در کشورهایی که بازارهای آنها رقابتی بوده و یا حداقل ظرفیت نظارت را دارند مالکیت خصوصی می‌تواند منافع زیادی به همراه داشته باشد.

*دبیرکل اتاق بازرگانی تهران

کد خبر 22018

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز